نمایش 1–24 از 90 نتیجه

رمان

در اصل کلمهٔ، بیانگر زبان پیشین و عامیانهٔ فرانسویان بود که در مقابل زبان لاتین، زبان عالمانه و ادبی آن روزگار، قرار داشت.

ضمناً به آثار ادبی منظوم از نوع داستان‌های تخیلی و ساختگی که به زبان رومیایی کتاب شده بود نیز اطلاق می‌شود. نظیر رمان‌های حاوی اوضاع و احوال شوالیه‌ها یا رمان‌های سازگار و متناسب با نزاکت و تعلیم و تربیت.

رمان در مورد همهٔ آن چیزهایی گفته می‌شود که مربوط به تمدن، هنر و مخصوصاً زبان‌های آن ردیف از کشورهایی است که از قرن پنجم تا قرن دوازدهم میلادی تحت سیطرهٔ مادی و معنوی رومی‌ها بودند. از میان زبان‌های رمان می‌توان فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، رومانیایی و پرتغالی را نام برد.

در قرون وسطی رمان به زبان ادبی شمال فرانسه و از ۱۰۶۶ میلادی به زبان ادبی

انگلستان نیز اطلاق می‌شده‌است. در نتیجه می‌توان گفت که از قرن ۱۲ میلادی به بعد

، فرانسه شمالی و انگلستان زمینهٔ مساعدی را برای رشد و انتشار فرهنگ و تمدن

فراهم آورده بودند که بیان ادبی دست اول آن زبان رمان و به صورت داستان‌سرایی و قصه‌گویی

منظوم بود. بدین ترتیب نوع ادبی داستانی از آن‌جا که به زبان رمان نوشته می‌شود، به رمان معروف شد.[۴] در قرون وسطی داستان شهسوارانه مطلوب شمرده می‌شد

(از همان نوع داستان‌های عیاری فارسی). در قرن شانزدهم فرانسوا رابله و سروانتس آن را

به معنای کمابیش امروزی به کار بردند که در قرن هفدهم جا افتاد. سرانجام

در قرن نوزدهم، چه از نظر شمار آثار و چه از لحاظ زبان و ساختار، به اوج شکوفایی رسید. از این‌رو قرن نوزدهم را دورهٔ خاصی در تاریخ داستان‌نویسی در اروپا و مبدأ اشاعهٔ آن در نقاط دیگر جهان می‌شناسند